درِ خانه را باز میکنم زمین رخت سفید پوشیده است درختان همه عریان با لباسِ سفیدِ زمین ، عشق بازی میکنند همه رو برو کنارهم ایستاده اند وسط را ، داده اند به یک راه باریک به یک راه تنها به یک راهی که هیچ انتهایی در آن نیست ولی ... درختان یکی پس از دیگری ناپدید میشوند تنها در این راه من مانده ام و یک راه پر از خالی . . . شاعر احسان جاوید